میخواستم راجبش بنویسم!

دیدم بدون موسیقی نمیشه که!رفتم تو شیر مدیامون و اولین اهنگ رو پلی کردم تا راجبش بنویسم!

راستش سخت ترین کاره راجبش نوشتن!

حس یه مامان به بچه اش!

حس یه رفیق !

حس یه هم کلاسی!

حسیه ادم حرص درار!

حس تئاتر.شعر .کتابموسیقی!

چشمام اشکی شده یه خورده!نه از ناراحتی از خوشحالی!از خوشحالی داشتن همچین ادمی :)

چندروز پیش ها اون دلش واسه من خیلی تنگ شده بود!و امروز من!حتی دلم تنگ شده که دیگه حوصله اشم نداشته باشم :))))

چند تا عکس دوتایی بامزه داریم :)

که مثل بچه ها سرشو گذاشت رو شونم تا عکس بگیره :)

دقیقا یادمه اون لحظه که اینکارو کرد خیلی شکه شدم! اخه این کارا از ارشیا خیلی بعیده :))) اون خیلی مودب و با ملاحظه اس ! و معمولا هیچ حرکتی انجام نمیده تا طرف مقابل کاری نکنه :)) 

دلم واسه اس ام اس هایی که میداد که بیا کار سبز تنگ شده

حتی اون وقتایی که هر شب پیام میداد مبینا فردا کی میای دانشگاه؟ و من میگفتم هر وقت بیدار شم :)

دلم تنگ شده براش!خیلی!

اون تنها آدمیه که حواش هست!حواسش به همه هست!کی تو دیواره!کی حالش خوب نیست!کی کلافه اس!

تنها آدمیه که همیشه کنارم بوده تو این یه سال و اندی دوستی!همیشه کنارم بوده و من بد رفتاری کردم یا دعوا کردم یا بی محلی کردم بازم بوده 

دوستی صمیمی.با قوانین خاص خودش :)

خیلی تلاش کردم تا حالش خوب باشه!تا درست شه!.نمیدونم الان تو چه وضعینولی تنها چیزی که از ته دلم همیشه واسش خواستم خوشحالیشه!

تو زنجان که بودیم  رفتیم یکم جلو تر از بچه ها داشیم قدم میزدیم.و اهنگ میخوندیم بلند بلند

"

اگه یه روز بری سفر . بری زپیشم بی خبر
اسیر رویاها می شم . دوباره باز تنهامی شم
به شب می گم پیشم بمونه . به باد می گم تا صبح بخونه
بخونه از دیار یاری . چرا می ری تنهام می ذاری
اگه فراموشم کنی . ترک آغوشم کنی
پرنده دریا می شم . تو چنگ موج رها می شم
به دل می گم خواموش بمونه . میرم که هر کسی بدونه
می رم به سوی اون دیاری . که توش من رو تنها نذاری
اگه یه روزی نوم تو تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد که منُو مبتلا کنه
به دل می گم کاریش نباشه . بذاره درد تو دوا شه
بره توی تموم جونم . که باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم.
اگه بازم دلت می خواد یار یک دیگر باشیم
مثال ایوم قدیم بشینیم و سحر پاشیم
باید دلت رنگی بگیره . دوباره آهنگی بگیره
بگیره رنگ اون دیاری . که توش من رو تنها نذاری
اگه می خوای پیشم بمونی . بیا تا باقی جوونی
بیا تا پوست به استخونه . نذار دلم تنها بمونه
بذار شبم رنگی بگیره . دوباره آهنگی بگیره
بگیره رنگ اون دیاری . که توش من رو تنها نذاری
اگه یه روزی نوم تو ، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد که منُو مبتلا کنه
به دل می گم کاریش نباشه . بذاره درد تو دوا شه
بره توی تموم جونم . که باز برات آواز بخونم
اگه یه روزی نوم تو باز ، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد که منُو مبتلا کنه
به دل می گم کاریش نباشه . بذاره دردت جا به جا شه
بره توی تموم جونم . که باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم "

 

داشت بهم میگفت خواستی از ایران بری باهام خدافظی نکن!

چطوری میشه اخهنه میشه خدافظی کد نه میشه نکرد!!! میدونی چی میگم؟؟؟

فلای لند و باغ کتاب و تئاتر و سبز و . 

دلم تنگه برات رفیقک :)))


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها